برگزاری پانزدهمین نشست گروه پژوهشی مطالعات هند
معرفی کتاب پرسیدن بهتر از پاسخ دادن است
- فلسفه معنای پیچیده ای دارد که در زندگی ما گره ای را می گشاید.
- فلسفه یعنی رفتن به بنیادی ترین مسئله ای که علم و دانش درباره اش حرف می زند.
- دکارت می گوید: همه از عقل بهره مند هستیم.
- رنسانس: بشر روی پای خودش می ایستد و نفی مرجعیت عقل خودبنیاد نتیجه اش می شود« رشد فردیت».
- فردی که در یونان است می خواهد عنصر اصلی جهان را کشف کند.
- توسط عقل می توانیم به جهان قانون دهیم مثل مریم میرزاخانی که مسئله ی حل ناشدنی را حل می کرد؛ فلسفه هم این چنین پاسخ می دهد به پروندههای باز.
- سقراط: با مردم راحت حرف بزن تا خودت را بشناسی. طباطبایی: نسبت علم با فلسفه مثل دست با چشم است. این چشم به دست نیاز دارد و برعکس.
- فلسفه در یونان آمد برای بهتر زیستن (به زیستی). مثلاً اپیکور فلسفه اش درباره شادی است.
- ملکیان: فلسفه سه بخش است: فلسفه دانی/ فلسفه خوانی/ فلسفه ورزی(در این کتاب فلسفه ورزی محور است.)
- فلسفه به ما میآموزد که صبوری کنیم و زیاد حرف نزنیم.
- درکودک جهان برایمان حیرت آور است و سوال می پرسیم اما بعد از بزرگسالی به پاسخ ها درگیر شدیم و رازها دیگر برایمان جذاب نیست.
- باید از مفروضات(دیدگاهی که به ما گفتند) رها شده و متفاوت و با سوال و حیرت به جهان بنگریم.
- فلسفه به ما یادآوری میکند که نکند ما داریم خطا می کنیم!
- حکمت ندانستن سبب برانگیختن شگفتی در ما می شود.
- فلسفه مجموعه ای از دانش و نوعی فعالیت است که مهارت به ما می آموزد.
- و اگر مهارت نیاموزیم نمی توانیم فکر کنیم و به مفروضات می چسبیم.
- «دریچه ی مطمئن بر یگانه واقعیت راستین»
- اگر ما صرفا یک دیدگاه داشته باشیم گویا با یک چشم میبینیم.
اگر دو دیدگاه داشته باشیم با دوچشم می نگریم.
ولی دیدگاه های متفاوت را یاد بگیریم تا جهان را سه بعدی ببینیم.
پس جست و جو گر باشیم.
- ما فیلسوف به دنیا می آییم و فلسفه به دست ما ابزار میدهد. فیلسوف سوال هایش را جدی میگیرد و به همین خاطر همه ی ما طاقت فیلسوف شدن را نداریم.
مادر ترزا میگوید: ما نمیتوانیم کارهای بزرگ انجام بدهیم ولی میتوانیم کارهای کوچک را با عشق انجام دهیم.
